هدیه ای کاملن قابل دار
جمعه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۲:۲۷ ق.ظ
امروز وارد کتابخونه شد...
سلام خانوم، این مسابقه ی بین المللی واسه بچه ها چطوریه؟
با دقت برایش توضیح دادم...
ممنون لطف کردید خدانگهدار
هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که دوباره وارد شد...
من اومده بودم واسه یه اصل کاری... نمیدونم می دونید ولی واسه اولین بار رفتم کربلا، هدیه ای ناقابل واسه تون آوردم، اول یه سجاده ی بزرگ بود ولی یه جای تعارف دار رفتیم اون رو دادم به اوناو واسه شما اینو آوردم، فقط این دستمال سبز رو به تمام مکان هایی که توی کربلا هست متبرک کردم با دست خودم، این ارزشش بیشتره...
تو خود حدیث مفصل بخوان از این هدیه...
پ.ن: مامان یکی از بچه ها بود که دنیایی با هم داشتیم، پر بود از کتاب...
سلام خانوم، این مسابقه ی بین المللی واسه بچه ها چطوریه؟
با دقت برایش توضیح دادم...
ممنون لطف کردید خدانگهدار
هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که دوباره وارد شد...
من اومده بودم واسه یه اصل کاری... نمیدونم می دونید ولی واسه اولین بار رفتم کربلا، هدیه ای ناقابل واسه تون آوردم، اول یه سجاده ی بزرگ بود ولی یه جای تعارف دار رفتیم اون رو دادم به اوناو واسه شما اینو آوردم، فقط این دستمال سبز رو به تمام مکان هایی که توی کربلا هست متبرک کردم با دست خودم، این ارزشش بیشتره...
تو خود حدیث مفصل بخوان از این هدیه...
پ.ن: مامان یکی از بچه ها بود که دنیایی با هم داشتیم، پر بود از کتاب...
۹۶/۰۲/۰۱