هر موسیقیی، موسیقیی نیست
چهارشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۶، ۱۲:۱۴ ق.ظ
سوار تاکسی که میشی، دلت میخواد توی افکار اون روزت غرق بشی و تا رسیدن به خونه، در حالی که از پنجره، نسیم خنکی به صورتت می خوره، در سکوت پر از سر و صدای خیابون به فکرهات فکر کنی.
اما تا سوار میشی، یک موسیقی با صدای یک زن، که بدترین نوع بر هم زده شدن حالِته، شروع به پخش میشه که کلن خستگی رو توی وجودت نهادینه می کنه.
هنوز واسه ش توجیهی پیدا نکردم که چه لذتی داره شنیدن این سبک موسیقی... از همه مهم تر شنیدن موسیقیی که از رفتن ها و ترک کردن ها و شکست عشقی خوردن ها و امثالهم داره فریاد می زنه.... به این می گند خود آزاری....
اما تا سوار میشی، یک موسیقی با صدای یک زن، که بدترین نوع بر هم زده شدن حالِته، شروع به پخش میشه که کلن خستگی رو توی وجودت نهادینه می کنه.
هنوز واسه ش توجیهی پیدا نکردم که چه لذتی داره شنیدن این سبک موسیقی... از همه مهم تر شنیدن موسیقیی که از رفتن ها و ترک کردن ها و شکست عشقی خوردن ها و امثالهم داره فریاد می زنه.... به این می گند خود آزاری....
۹۶/۰۶/۲۲
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.