حاشیه نگاران

این وبلاگ شیمیایی ست به آن دست نزنید

حاشیه نگاران

این وبلاگ شیمیایی ست به آن دست نزنید

آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۸ شهریور ۹۶، ۰۹:۳۷ - :) (: :.
    دقیقا
  • ۵ خرداد ۹۶، ۲۲:۳۲ - ABOLFAZL :.
    :)

یه روز عالی

جمعه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۵، ۰۸:۵۴ ب.ظ
-الو سلام حاجی خوبین؟
-سلام خانوم جان، چطورید شما؟
-به لطف شما خوبم. حاجی ایراد نداره من مزاحمتون بشم؟ واسه این که یه دستی به سر و روی خونه بکشیم؟
-خانومم با یه نفر دیگه میاد فردا دستتون درد نکنه. خدانگهدارتون باشه
-چقدر خوب. حاجی پس من میام خانومتونو ببینم
-باشه پس واسه ناهار بیاید. ما منتظریم
-نه حاجی منتظر نباشید کار من حساب کتاب نداره. شما ناهار بخورید. منم یه چی میخورم میام خدمتون.
-نه دیگه ما منتظر می مونیم
داخلی-روز-خونه حاجی
صدای زنگ در به صدا در میاد. صدای یه خانوم مسن از پشت در میاد که :
-کیه؟
-سلام حاج خانوم. میشه لطفن در رو باز کنید؟
خانومی با یک روسری به پشت گردن بسته و ...
-سلام حاج خانوم. حاج اقا تشریف دارند؟
-سلام دخترم. بله بفرمایید داخل
-شما همسر حاجی هستید؟
-بله
-وای خدای من. خوبید شما؟ چقدر من دلم میخواست شما رو زیارت کنم.
و شروع کردیم به روبوسی. وقتی وارد خونه شدم حاجی به استقبال اومد.
-سلام حاجی خوبید شما؟
-سلام خانوم جان. شکر. تنهایی؟
-بله حاجی . امروز واسه این اومدم که حاج خانوم رو زیارت کنم.
-خوش اومدین
و کلی حرف و حدیث و این که حاج خانوم از کل زندگیش واسم تعریف کرد و حاج اقا هم همینطور. از نحوه آشناییشون از ...
خلاصه یه آبگوشت و یه کوبیده و با مخلفات مهمان شدیم.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۱۲/۲۷
سر دبیر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.