حاشیه نگاران

این وبلاگ شیمیایی ست به آن دست نزنید

حاشیه نگاران

این وبلاگ شیمیایی ست به آن دست نزنید

آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۸ شهریور ۹۶، ۰۹:۳۷ - :) (: :.
    دقیقا
  • ۵ خرداد ۹۶، ۲۲:۳۲ - ABOLFAZL :.
    :)

انا لله و انا الیه راجعون

سه شنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۵، ۰۵:۲۶ ب.ظ
هنوز چند قدمی مانده بود به مدرسه
دلم میخواست راه طولانی تر شود و دیرتر رسیدن را باور کنم.
فقط یک پیچ مانده بود
... مدرسه....
دیوارها بغض خود را نگه داشته بودند. خبری از هیاهوی بچه ها هنگام پیاده شدن از سرویس ها نبود. و هیچ پرنده ای به استقبال نمی آمد. تنها کسی که بدون هیچ ملاحظه ای غم خود را نشان میداد، آسمان بود . تند تند اشک می ریخت
پله ها را یک به یک طی کردم و رسیدم ...
مسئولین سیاه پوش بودند. و نگاهم به دنبال شماره کلاس...
بله .. خودش است. اما کسی داخل آن کلاس نیست
نیمکتش جلوتر از همه بود و دیگر رمقی نداشت... جای خالی اش حسابی نیمکت را از پا در آورده بود. اما نه، تنها نیکمت نبود که عزادار بود تمام نیمکت ها غمگین بودند.
یادت بخیر... هنوز خداوند برایت تکلیفی واجب نکرده بود اما چه زیبا قبل از بزرگ شدنت، سعی داشتی تمرین کنی طعم مسئولیت های الهی را. هیچ کسی و حتی خدا از تو انتظار پروانه شدن در نماز جماعت را نداشت اما به زیبایی پیش قدم می شدی تا زودتر فرشته شدنت را به رخ شیطان بکشی.
روحت شاد عزیزم...
:(
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۱۲/۲۴
سر دبیر

نظرات  (۱)

خدا رحمتش کنه ... :(
پاسخ:
ممنون. هنوز سن تکلیف نداشت :(

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.