شماره ش رو پیدا کردم... به من گفتند خیلی آرومه... نترس از صحبت باهاش... فقط توکل کن و به نام همون شهید، برو جلو...
شنبه؛ تقابل صدا به صدا....
شماره ش رو پیدا کردم... به من گفتند خیلی آرومه... نترس از صحبت باهاش... فقط توکل کن و به نام همون شهید، برو جلو...
شنبه؛ تقابل صدا به صدا....
امروز هر کاری کردم که تهیه کننده با استعفای من موافقت کنه نکرد که نکرد
ظاهرن شهدا هنوز از اصلاح من و هدایت شدنم به راه راست نا امید نشدند....
امروز مصاحبه با پدر شهید داشتیم...
طبق روال همیشه عکاسی و تصویربرداری با من بود...
و طبق روال همیشه ابتدای هر برنامه، توکل به همون شهیدی که خونواده ش مهمان هستند... این بار متفاوت تر از همیشه رقم خورد...
اومدم وبلاگم رو یه لحظه باز کنم چون لازم دونستم واسه خودم بنویسم دیدم اووووووووووه چقد خارجی واسم کامنت گذاشتن...
خدا وکیلی بعضی از مطالبم به اونا ارتباطی نداشت....
چطوری متوجه شدند؟
به توکل نام اعظمت
پیدایت کردم .... اما از طریقی.... زمینم زدند اما دستم را گرفتی... به راستی که شهدا زنده اند...