سناریونویسی و شخم زدن یادها
چهارشنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۶، ۱۱:۲۶ ب.ظ
یه نگاهم به پنجره های خونه س از ترس زلزله یه نگاهم به سناریوهایی که باید بنویسم و امشب تحویل بدم
یه دستم به تلفنه یه دستم داره تایپ می کنه
هر دو تا گوشم به تماسهایی هست که دیگران از تهران ، بابل، ساوه، و... می گیرند و حال و احوال می پرسند.
جالبه، زلزله یاد ما رو توی ذهن افراد زیر و رو می کرد....
یه دستم به تلفنه یه دستم داره تایپ می کنه
هر دو تا گوشم به تماسهایی هست که دیگران از تهران ، بابل، ساوه، و... می گیرند و حال و احوال می پرسند.
جالبه، زلزله یاد ما رو توی ذهن افراد زیر و رو می کرد....
۹۶/۰۱/۱۶