دیگه چه جوری باید گفت....
پنجشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۲۳ ق.ظ
یه زمانی توی کتابفروشیی مشغول بودم که البته بیشتر جنبه ی دفتریش بود و مشاوره در مورد کتابها بسته به دانشی که داشتم...
یه روز بحث در مورد کتابهای ترجمه شده برای کودکان شد .... کتابهایی بود که همه چی توش بود الا فرهنگ خودمون... (سانسور باس کنم محتویاتش رو)
چند وقت پیش برادرزاده ام دو ساله شه گفت با همتون قهرم....
بعد ما مونده بودیم از کجا یاد گرفته...
خانوم برادرم گفتند یک کتابی داره که احساسات رو میگه این قهر کردن رو هم توش داره از اونجا یاد گرفته....
ایول تاثیر کتاب....
ایول این همه تاثیرات....
خوشحالم که فرشته ی عمه به عمه ش رفته و اهل کتابه...
۹۴/۱۰/۱۰